امروز تئاتر میتواند اهرم جدی آموزشی رافع مشکلات جامعه باشد
نوشتهای از حسن شکیب زاده از پیشکسوتان مطبوعات استان قزوین درمورد سالن تئاتر در قزوین
حسن شکیب زاده؛ چرا سالن تئاتر نداریم؟
قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، یعنی سالهای بیش از 57، قزوین کوچک، حداقل یک سالن نمایش در خیابان فردوسی فعلی داشت که اهل تئاتر به تمرین و اجرای برنامه میپرداختند که البته همواره استقبال خوبی هم توسط مردم میشد. اما امروزه که تقریبا چهل سال از آن ایام گذشته است، نه تنها سالن استانداردی برای تئاتر احداث نکردیم که همان یک سالن را هم از دست دادیم، اما چرا؟
تئاتر ماهیتاً هنری اجتماعی و بیواسطه است و بازیگران آن، آدمهایی هستند که با خلقوخوهای متفاوت و سطح متفاوتی از استعداد، یک جمع متفرق انسانی را تشکیل میدهند. جمعی که هنگام اجرای تئاتر به واسطه ی اینکه یک داستان و محتوای خاصی را اجرا میکنند، کارگردان در جایگاه هنر، گروه را رهبری میکند تا آنها بر روی صحنه به اجتماعی همگن و منسجم تبدیل شوند.
بنابراین ویژگی انسجام بخشی و ایجاد ارتباط پویا بین افراد و انتقال آن به جامعه، جزئی از ماهیت اجتماعی تئاتری است که امروزه خیلی از مسوولان نظام در سطوح مختلف با آن مشکل دارند، مشکلی که باعث شده است تا تئاتر، این اجتماعیترین هنر دنیا، نه در قزوین که در ایران جایگاه واقعی خود را از دست بدهد.
از گذشتههای دور، مردم و اقوام مختلف ایرانی به این مهم پی برده بودند که هر برنامهای که به شکل آیینی و نمایشی انجام شود، راهکاری برای نزدیک کردن مردم به هم و برای فرافکنی مشکلات و فشارهای روانی آنها موثر و حتی برای پیوند میان مردم و اقوام، قدرتی خارقالعادهاست. بر همین اساس است که هنر تئاتر به مرور زمان از جامعه، بویژه آموزشگاههای ما گرفته شد تا بستری که موجب کشف استعدادهای مختلف، همانند تخیل، عقلانیت، ابتکار عمل، روحیه کار جمعی و مهارتهای ارتباطی در آنها بروز و ظهور میکند، به وادی فراموشی سپرده شود.
امروز تئاتر همچون یک اهرم جدی آموزشی میتواند رافع مشکلات جامعه باشد. نمایش تئاتر همانطور که تاثیر مستقیمی بر روی مخاطب دارد قطعا زمینهی وحدت و اتحاد اعضای گروه را نیز فراهم میسازد و از همه مهمتر، انتقال این مفهوم اساسی که اگر انسجام فکری، عقلی، رفتاری و هنری نداشته باشیم، امکان خلق یک اثر ماندگار فراهم نخواهد شد. ضمن اینکه خلق این اثر هنری هم نیاز مبرمی به اجتماع دارد. هم برای تمرین، هم تولید و هم اجرا، موضوع مهمی که بیداری وآگاهی ویژه مردم را میطلبد، به همین دلیل زمامداران حکومت به این نتیجه رسیده اند که بهتر آن باشد که سالنی نباشد تا نمایشی که زمینهساز آگاهی و فهم اجتماعی بیشتر مردم است، تهیه و اجرا شود.
قابل توجه است که هنر تئاتر، ضمن برقراری ارتباط عمومی با تماشاگران و مردم، موجب میشود جریان فکر کردن در بین اقشار مختلف، به کمک روایتی خاص، فعال بماند و اگر این حساسیت و تجربه دیدن تئاتر از سنین پایه برای مردم یک جامعه مهیا شود، اثرات سازنده اجتماعی اش، پویایی و بالندگی اجتماعی آن را تضمین خواهد کرد.
البته در مورد گسترش انواع هنر، بویژه هنر تئاتر باید اراده ای از بالا فراهم شود تا ساختار مدیریت هنری کشور را اصلاح کرده و نتایج درستی را در پی داشته باشد که چه بسا ساختن یک سالن و رها ساختن آن بدون هیچ پشتوانهی مادی و معنوی، کوبیدن آب در هاونی بیش نباشد. با این اوصاف، آیا قزوین صاحب سالن ویژه و استاندارد تئاتر خواهد شد؟